9 سال قبل، پنجشنبه, 11 تیر,1394
فرانسواز ساگان
جانور کوچولوی خواستنی
فرانسواز ساگان رمان نویس ،نمایشنامه نویس وسناریست فرانسوی با نام اصلی فرانسواز کوئیرز در 21 ژوئن 1935در شهر کاژارک در جنوب غربی فرانسه به دنیا آمد.او کوچک ترین دختر خانواده ای ثروتمند بود که کیکی صدایش می زدند .علاقه بسیاری به حیوانات داشت .پدرش مدیر کل یک شرکت ومادرش دختر یک ملاک بود.خانواده او در زمان جنگ ساکن دوفین شده سپس به ورکوز رفتند.سال 1953 فرانسواز نتوانست وارد دانشگاه سوربن شود.او که زندگی پر ریخت وپاشی داشت بعد ها موفق به ورود به سوربن شد ولی بدون دریافت مدرکی آنجا را ترک کرد. اوبه رغم امکانات تربیتی خوبی که داشت وچنانکه خود معترف بوده "پدر و مادر همواره از من حمایت کردند"در تحصیل چندان موفق نبود.وی به دلیل زیرپا گذاشتن مقررات مدرسه متعلق به راهبههای کاتولیک که در آن درس میخواند اخراج شد .تابستان سال ۱۹۵۳، طی هفت هفته کتاب کتاب سلام بر غم را تکمیل کرد که پرآوازه ترین اثر اوست .این کتاب سال 54 در188 صفحه چاپ شد که در عرض چند روز به چاپ مجدد رسید، سپس به ۲۲ زبان (از جمله فارسی) ترجمه شد. اوعنوان کتاب را از یکی از اشعارپل الوار گرفته است.کتاب قصه نوجوانی از یک خانواده ثروتمند است که برای پر کردن خلا زندگی خود به توطئه چینی برای قتل معشوق جدید پدرش روی میآورد. پدری که به شدت بی بند وبار وعیاش است .همزمان با انتشار این کتاب، فرانسوازکه هنوز به سن قانونی نرسیده بود، بنا به خواست خانواده نام خانوادگی ساگان را برگزید که تا آخر عمر با اوبود.این نام الهامی است از پرنسس ساگان در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست. ساگان بیش از 40 رمان ونمایشنامه خلق کرد. نویسندهای که به قول بسیاری از دوستانش، خود از نوشتههایش مدرن تر بود. اهمیت و شهرت او در واقع از قهرمانان داستانهایش بیشتر بود و به این قهرمانان بیشتر میشد نزدیک شد تا خود او! خود او قهرمان اصلی به حساب میآمد. به گفتهٔ منتقدان ادبی، ساگان گر چه هرگز به عنوان یک نویسندهٔ بزرگ فرانسوی مطرح نشد، اما یکی از پدیدههای نادر ادبیات این کشور در قرن بیستم به شمار میآید.او در دوره سلطه موج نو نیز رمان های روانشناختی فرانسوی نوشت که در دیالوگ های آثارش رگه های اگزیستانسیالیستی مشهود است .اوبهعنوان نماد طغیان جوانان در پاریس بعد از جنگ توصیف شده است .فرانسواز موریاک در روی جلد فیگارو اورا جانور کوچولوی خواستنی لقب داد .آثار او دارای شخصیت هایی با حال وهوای بورژوازی و رمانتیسمی قدرتمندند.شخصیت های آثار او مانند کاراکتر های آثار سلینجر به مثابه سمبلی برای نسل جوان تباه شده درآمدند.
اعتقادات سیاسی
فرانسواز ساگان یکی از زنان فمینیستی است که در آوریل 1971در اعتراض به ممنوعیت سقط جنین ،مانیفست 343 زنی که غیر قانونی سقط جنین کرده اند معروف به «مانیفست 343 سلیطه »را امضا کرد .وی بدون عضویت در حزب سیاسی خاصی به اندیشه های سوسیالیستی نزدیک بود .در جنبش های اجتماعی مه 1968 فعال بود .با ساخاروف وفیدل کاسترو ملاقات کرد ویکی از دوستان فرانسوا میتران رییس جمهور سوسیالیست فرانسه محسوب می شد.
زندگی خصوصی
فرانسواز ساگان در سال ۱۹۵۵ در نیویورک با ادیتور فرانسوی گی شولر آشنا و در سال ۱۹۵۷ با او ازدواج کرد. کسی که 20 سال از او بزرگتر بود .سال ۱۹۶۰ از گی شولر جدا شد و ۱۹۶۲ با مجسمهساز آمریکایی رابرت وستهوف ازدواج ویک سال بعد از او جدا شد .سالی که پسرش دنیس به دنیا آمد .او بعد از جدایی تمایلات جنسی دگرباشانه ای داشت ومدتی با پگی روش مدیست معروف زندگی می کرد. علاقه به گشت وگذار در آمریکا داشت و در سفرهایش با افرادی چون ترومن کاپوتی و آوا گاردنربسیار دیده می شد.یک بار با تصادفی که با اتومبیل استون مارتینش کرد به کما رفت .جاگوار داشت و موقع رفتن به قمار سوار مونت کارلو می شد .
فرانسواز ساگان در سالهای واپسین عمر خود شخصیتی بحث برانگیز بود با بیماری، اعتیاد به مواد مخدر، دارو و الکل و معالجات متعدد دست به گریبان بود و در ۱۹۹۵ به حمل و استفاده ازکوکائین محکوم شد .حتی می گویند وقتی سگ پلیس در آپارتمان او ماده مخدر را یافت و لیسید،به پلیس گفت :ببین او هم آن را پسندید ! پس از محکومیتش به اتهام جرایم مالیاتی در سال ۲۰۰۱ در پرونده جنجالی الف، ناچار به ترک آپارتمان خود وسکنی گزیدن در منزل یکی ازدوستانش شد .او به خاطر بدتر شدن اوضاع جسمی اش در جلسات دادگاه هم حاضر نشد، در 24 سپتامبر 2004 به دلیل آمبولی ریوی در اونفلور واقع در شمال غربی فرانسه درگذشت و در زادگاهش کاژارک به خاک سپرده شد.
مرگ
دیان کوریس از زندگی اش فیلمی بیوگرافیک ساخت به نام ساگان که سیلوی تستو نقش او را بازی کرد ..
با پخش خبر مرگ ساگان، ژاک شیراک، رییس جمهور، و ژان-پیر رافارن، نخست وزیر فرانسه، نسبت به وی ادای احترام کردند.شیراک با انتشار بیانیههایی گفت که ساگان «نمادی برجسته از نسل خویش بود» که به ارتقای موقعیت زنان در فرانسه کمک فراوان کرد و با درگذشت ساگان، فرانسه یکی از درخشان ترین و حساس ترین نویسندگان خود را از دست دادهاست. نخست وزیر فرانسه نیز در بیانیه خود ساگان را «لبخندی که غمزده، پر رمز و راز، مهجور و در عین حال شادی آفرین بود» توصیف کرد.
وقتی از او پرسیدند آیا عشق را باور داری؟ گفت :شوخی می کنی من به یک شور زودگذر معتقدم .نه چیزی دیگر.دوسال .نه بیشتر.خیلی خوب به خاطر تو :سه سال.
جملاتی از ساگان
1.ممکن نیست با پول بتوانید شادی بخرید .ولی من ترجیح می دهم در یک جاگوار گریه کنم تا یک اتوبوس .
2.عشق تقریبا هفت سال طول می کشد .این زمانی است که صرف می شود تا سلول های بدن بتوانند خود رابازسازی کنند.
3.هیچ چیز به اندازه قهقهه حسادت برانگیز نیست .
4.من در نقطه دیوانگی عاشق شده ام که جنون خوانده می شود و برای من تنها راه قابل درک برای عاشق شدن است .
5.تنها چیزی که مایه پشیمانی من است این است که هرگز فرصت خواندن تمام کتاب هایی که دوست دارم را نخواهم داشت .
6.من مردانی را دوست دارم که مردانه رفتار کنند .من آنها ،قدرت وکودکیشان را دوست دارم.
7.سوالاتی که من دوست داشتم از مردم بپرسم اینها بود:آیا عاشق هستید؟ چه چیزی می خوانید؟
8.من بد زندگی می کنم اگر ننویسم و بد می نویسم اگر زندگی نکنم .
9.بعضی جاها، بعضی چیزهای باورنکردنی منتظر کشفند .
10.تعجب می کنم که کسی که نوشیده است می خواهد راست بگوید ولی کسی باورش نخواهد کرد .
11.هر دختر کوچولویی عشق را می شناسد ؛فقط ظرفیت رنج کشیدنش است که افزایش می یابد .
12.ظاهرا لذت پرستی من تنهاوجه استوار شخصیت من است .آیا این به خاطر مطالعه ناکافی من است ؟
13.آنچه شما انواع اندیشه می خوانید فقط سنین فکری مختلف است .
14.زن گفت که اورا دوست نداشته ومرد گفت که مهم نبوده است؛ وقدرت کلماتشان اشک به چشمانشان آورد .
15.من معمولا از دانشجویان پرهیز می کنم .آنها بی رحم به نظر می رسند .پیچیده در خود و به خصوص در جوانی خود که در آن ملزوماتی برای درام یا بهانه ای برای ملالتشان می یابند .من اهمیتی به جوانان نمی دهم .
16.این واقعیت ثابت شده ای است که قلب هر مردی روی داشتن دختری تنظیم شده است.
17.اودوست داشت ضروری باشد واین چیزی است که هرزنی می خواهد .
18.ممکن است از آنچه که عاشقش هستیم متنفر شویم .انواع قطعی از حماقت وجود دارند که برای زنانی که با مردان وارد معامله می شوند کنار گذاشته شده اند .
19.خوشبختی همیشه موضوعی برای افتراست .
20.کنجکاوی آغازگر خرد است .
21.مرد همیشه براین قناعت بود که او عاشق و زن مقصود عشق است .
22.خوشبختی واقعی است ولی عشق ،نه!
23.برای خوشبخت نبودن چیزی برای آموزش وجود ندارد .
24.هیچ موجودی نمی تواند به اندازه زن جاه طلب باشد ولی همان قدر عشق می تواند کودنش سازد .
25.پس از این که وقایع رخ دادند وتباهی را آغاز کردند ،ما سمبل های خود را می سازیم .
رمان ها
• سلام برغم ترجمه فرزام حبیبی انتشارات هرم وترجمه علی اصغر محمدزاده ۱۹۵۴
این رمان در لیست ۱۰۰۱ کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید و همچنین لیست روزنامه گاردین(۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند) قرار دارد.
• نوعی لبخند۱۹۵۶
• نیویورک (متنهای گوناگون) ۱۹۵۶
• در یک ماه در یک سال۱۹۵۷
• آیا برامس را دوست دارید ترجمه حسین اژدری آزاد انتشارات پیروز ۱۹۵۹
• سمی ۱۹۶۴
• نگهبان دل ۱۹۶۸
• کمی خورشید در آب سرد ۱۹۶۹
• آبیهایی برای روح ۱۹۷۲
• ابرهای خیال ترجمه شقایق کبودانی انتشارات پوینده ۱۹۷۳
• نیمرخ گمشده ۱۹۷۴
• پاسخها ۱۹۷۵
• چشمان ابریشمی (مجموعه داستانهای کوتاه) ۱۹۷۵
• بریژیت باردو۱۹۷۵
• موسیقیهای صحنه (مجموعه داستانهای کوتاه) ۱۹۸۱
• زن بزک کرده ۱۹۸۱ (بلندترین رمان در ۵۰۰ صفحه
• رگبار ساکن ۱۹۸۳
• با بهترین خاطرهام ۱۹۸۴
• خاطرات از جنگ خسته 1985
• سارا برنارد یا خندهای نشکستنی ۱۹۸۷
• خون آب رنگ ۱۹۸۷
• بر مرمر: گاه شمار بازیافتهٔ سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۲- ۱۹۸۸
• قلاده ۱۹۸۹
• فراریان دروغین ۱۹۹۲
• پاسخهای دندان شکن ۱۹۹۲
• خانهٔ راکل وگا ۱۹۹۲
• آثار ۱۹۹۳
• ... و تمامی علاقهٔ من ۱۹۹۳
• یک اندوه گذراترجمه مانلی حنیف قریشی انتشارات فرهنگ آرش ۱۹۹۴
• آیینهٔ گم شده ۱۹۹۶
• درپشت شانه (سر) ۱۹۹۸
• باز هم خداحافظ
• ضربه طبل به علامت تسلیم ترجمه آرش نقیبیان انتشارات فرهنگ آرش
تئاتر
• کاخ در سوئد ۱۹۵۹
• گاهی، ویولونها ترجمه آرش نقیبیان انتشارات فرهنگ آرش1961
• پیراهن ارغوانی والنتین ۱۹۶۳
• اسب بیهوش شده ۱۹۶۶
• پیانویی بر چمن ۱۹۷۰
• بستر به هم ریخته ۱۹۷۷
• روز و شب، هوا خوب است ۱۹۷۸
• سگ خوابیده ۱۹۸۰
• افراط کاری واژگونه ۱۹۸۷
سینما
• آیا برامس را دوست دارید (سناریوی آناتول لیتواک) ۱۹۶۲
• لاندرو (نام یا جنایتکار قاتل زنان- سناریوی کلود شابرول) ۱۹۶۲
• سرخسهای آبر رنگ (سناریو و اجرا) ۱۹۷۸
گرد آوری وترجمه :مجتبی ارس