استفاده از شناخت درمانی در درمان افسردگی !

نویسنده : دکتر متیو هافمن

ترجمه : دست سبز 

شناخت درمانی

آیا افکارتان شما را از لحاظ روحی پایین می کشد ؟

تقریبا همه مردم وقتی حال خوبی ندارند افکار سیاهی هم دارند .در افسردگی این افکار می توانند بی نهایت منفی شوند . این افکار تا حدی می توانند پیشرفت کنند که درک شما از واقعیت را منحرف سازند .

شناخت درمانی می تواند راه موثری برای برخورد با این افکار باشد و در طولانی مدت افکار منفی را به چالش کشیده ، نگاه فرد به دنیا را تغییر می دهد .

تحقیقات نشان می دهد که این نوع تراپی مانند آنتی دپرسانت ها می تواند به درمان افسردگی های خفیف تا متوسط کمک کند .درمان با دارو و روانشناختی دوره افسردگی را کوتاه کرده و علایمی از قبیل خستگی و اعتماد به نفس پایین را کاهش می دهد .

شناخت درمانی  در افسردگی : مشکل تفکر

به گفته دکتر جودیث بک رییس بخش تراپی شناختی در فیلادلفیا ، این نوع تراپی در سال 1960 به عنوان راه دیگری برای درمان افسردگی کشف شد .دکتر بک می گوید اصل تراپی شناختی  " افکار روح را تحت تاثیر قرار می دهند ".

با توجه به تراپیست های شناخت درمانی ، افسردگی از وجود ثابت افکار منفی حاصل می شود .این افکار به عنوان افکار اتوماتیک شناخته می شود .یعنی این افکار بدون تلاش آگاهانه اتفاق می افتند . برای مثال یک فرد افسرده می تواند افکار اتوماتیکی از این قبیل داشته باشد .

" من همیشه در همه چیز شکست می خورم ."

" من بدترین مادر دنیا هستم ."

من  محکوم به بدبختی هستم ."

دکتر بک می گوید : " ممکن است رگه هایی از واقعیت در این افکار اتوماتیک  وجود داشته باشد .اما فرد افسرده این افکار را بسط داده و در آنها اغراق می کند ." این بسط افراطی مانند بنزین افسردگی را روشن تر می کند .

فرد افسرده از طریق تراپی شناختی روش تشخیص و اصلاح افکار اتوماتیک را می آموزد .به مرور زمان او قادر می شود افکار منفی را که عمیقا جا با زکرده اند  کشف کرده و  اصلاح کند .

بک می گوید : " این قدرت تفکر مثبت نیست بلکه قدرت تفکر واقع گرایانه است .وقتی مردم واقع گرایانه تر می اندیشند احساس بهتری پیدا می کنند .

شناخت درمانی : چگونه عمل می کند ؟

این تراپی تاکید می کند که مشکلات ابعاد و قسمت های مختلف دارند .این قسمت ها از این قبیلند :

همان شکلی از مشکل که فرد می بیند .

افکار فرد در مورد مشکل

احساسات فرد درباره مشکل

احساس فیزیکی فرد در همان لحظه

اعمال فرد قبل ، در طول و بعد از رخ دادن مشکل

عملکرد این تراپی به بیمار می آموزد که  مشکل را به قسمت های مختلف تجزیه کند  .به محض اینکه شخص اینکار را انجام می دهد مشکلات عظیم و غیر قابل حل قابل کنترل و حل شدنی به نظر می رسند .

 ادامه دارد ....